یادگیری
سبک های یادگیری
در باب تنوع سبک های یادگیری و تفکر وشناخت دانش آموزان تئوری های گوناگونی وجود دارد ،یکی از تئوری های
رفتار گرا یانه را که ملموس تر است را بر می گزینیم .
مجاری شناخت حسی دانش آموزان به پنج حس محدود می شودکه از میان آن ها حس بینایی ، حس شنوایی
و حس لامسه در ارتباط با جهان خارج و یادگیری بر دیگر حس ها غلبه دارند.
حس بینایی مبنای تفکّر تصویری و حس شنوایی مبنای تفکّر کلامی وحس لامسه مبنای تفکّر دست ورزی
و ساختنی را پایه ریزی می کنند این طور نیست که تفکر کلامی ، تصویری و دست ورزی ذهن دانش آموزان
را به طور یکسان درگیر کنند . هر چند مهارتهای تفکر دانش آموزان طیفی بین سه مهارت تفکر است
امّا معمولاًدر دانش آموزان یکی از این سه سبک یادگیری بر دیگران غلبه دارد .
این سه مهارت تفکّر سه سبک یادگیری کلامی ،
تصویری و دست ورزی را به دست می دهند. البته به ندرت ممکن است در دانش آموزی دو یا حتی
هر سه سبک غلبه داشته باشند .
سبک یادگیری کلامی
در دانش آموزان کلامی ساختار نمادین کلام نقش مهمّی در تفکّر و یادگیری ایفا می کند. اینان کسانی
هستند که وقتی فکر می کنند به زبان کلمات و جملات با خود حرف می زنند و می توانند افکار خود را مستقیماً
روی کاغذ بیاورند .
استدلال ریاضی را مرحله به مرحله و جز به جز درک می کنند و چون مراحل اثبات به پایان می رسد
مراحل درک ریاضی آنان خاتمه می یابد. ایشان از جز به سمت درک کل حرکت می کنند و معمولاً تئوریهای
آنان در چگونگی همنشینی جزئیات بسیار قوی است امّا در همبستگی مبانی وساختار های کلی ضعیف می باشند .
درک ایشان از تاریخ نیز ازجز به کل است و بسیاری از تحوّلات بسیار کُند اجتماعی ،
برایشان قابل درک نیست. در برابر آن ، اجزاء مؤثر در وقوع یک صحنه تاریخی برایشان بسیار سهل است .